آبان 92
سلام به خوشگل طلای خودم عاشق تولد و کیک تولد هستی .روزا تو خونه آهنگ تولدت مبارک و می خونی و واسه خودت حال میکنی . شخصیت خیالیت "اقا دکتر"هستش باهاش بازی میکنی ، صحبت میکنی .توی حرفات یه اسمی ازش هست :اقا دتر بریم بازی کنیم، ... (دکتر و بدون ک تلفظ میکنی ) همونطور که قبلا هم گفتم از وقتی از پستونک گرفتیمت بد می خوابی به قول بابا به 2 ماهگیت برگشتی و باید تو ماشین اینقدر راه ببریمت تا خوابت ببره. روزها بیشتر دوست داری نقاشی بکشی ورنگ چین بازی کنی و خوشبختانه وقتی بازی مون تموم میشه تا بهت میگم شادن حالا باید اسباب بازیها رو جمع کنیم وخونه رو مرتب کنیم فوری میگی باشه و خیلی خوب بهم کمک میکنی تا جمع وجور کنی...
نویسنده :
مامان
11:13