شادن چهارده و نیم ماهه
سلام ستاره طلایی
اینقدر شیطون بلا شدی که کمتر وقت می کنم به وبت سر یزنم
اول از همه بگم که دو تا از دندونهای کرسیت در اومدن و همش داری لپ چپت رو با با انگشتت فشار میدی
مبارک مبارک
دندونهای کرسی چپ بالا و پایین
روز به روز خوردنی تر و باهوش تر میشی و تقریبا همه چیو متوجه میشی هر موقع لباس تنت می کنم بهت می گم برو خودتو تو آینه ببین. میری جلو آینه می ایستی وو با لبخند رضایت خودتو نگاه می کنی.
وقتی با تلفن صحبت میکنی گوشی و میگیری کنار گوشت و و کل خونه رو راه میری و حرف میزنی.
جمعه صبح زودتر از خواب بیدار شدی و با بابا رفتی پارک و مثل همیشه دنبال گربه ها. گربه های پارک دیگه از دستت عاصی شدن، تا یه گربه میبینی فوری میدوی دنبالش . بابا می گه داشتی گربه رو نگاه میکردی یهو یه سنگ برداشتی و به سمتش پرت کردی گربه بیچاره هم فرار کرده و تا شما اونجا بودین بر نگشته.
تا یه چیزی بر وفق مرادت نباشه گریه کنان می ری تو اتاقت یعنی قهر می کنی . من و بابا موندیم این کار و از کجا و کی یاد گرفتی.
ترم 1 کلاست هم 9 ابان تموم شد،اخرین جلسه تولد یکی از دوستات بود قربونت برم که فقط شما کلاهت رو سرت بود و بهش دست نمیزدی ،بقیه دوستات با کلاه میونه خوبی نداشتن.
دیگه کم کم داریم مطمئن میشیم که از طرفدارهای پر و پا قرص گوگوش هستی اوایل فکر می کردیم اهنگ هیاهو رو مثل بقیه اهنگها دوست داری اما بعد که اهنگهای جدید گوگوش ( اعجاز-نگو بدرود ) اومد متوجه شدیم بدون اینکه ما توجت رو به آهنگ جلب کنیم خودت مات و مبهوت تلوزیون میشی. جلل خالق
یه اتفاق بد هم تو این ماه واست افتاد: دو تا انگشت ظریف و نازت سوختن بمیرم من
امیدوارم همیشه سالم و سر حال باشی و خونمون رو گرم و گرمتر کنی ستاره من