شادن شیرین
سلام شیرین عسل من
توی این پست می خوام 2 اتفاق رو برات بنویسم
2شب پیش که برده بودم بخوابونمت،داشتم بهت شیر میدادم .یکم خوردی (از اون جایی که 2-3 هفتست خیلی کم شیر و غذا می خوری ) دیگه نخوردی و شیشه رو ازم گرفتی و توی حالتی که دراز کشیده بودی با شیشت بازی میکردی که یهو در شیشه باز شد و حدود 100 سی سی شیر همه ریخت روی صورتت دوتامون خیلی ترسیده بودیم ، فوری بلندت کردم که یه موقع خدانکرده شیرا نرفته باشه توی گلوت که خوشبختانه اینطور نشده بود اما صورت و مژه ها و موهات پر از شیر شده بود قیافت خیلی خنده دار شده بود زدم زیر خنده ، تو هم با من می خندیدی اون شب با هم خیلی خندیدیم فدات بشم خوردنی من
یه تشک برات انداختم و دور تا دورش رو بالشت چیدم تا کاملا ایمن باشه.خیلی دوست داری میری دستت رو میگیری به بالشتا و بلند میشی و خودت رو یهو به عقب پرت میکنی و میندازی روی تشک،کیف می کنی و میخندی.قربونت بشم دیشب اینقدر این کارو تکرار کردی و خندیدی و مارو خندوندی تا بالاخره خسته شدی و خوابت برد .خدایا این لحظه های قشنگ رو ازمون نگیر .
راستی جمعه پارک ساعی رفته بودیم چندتا از عکسا رو میذارم ادامه مطلب
سلام شیرین عسل من
توی این پست می خوام 2 اتفاق رو برات بنویسم
2شب پیش که برده بودم بخوابونمت،داشتم بهت شیر میدادم .یکم خوردی (از اون جایی که 2-3 هفتست خیلی کم شیر و غذا می خوری ) دیگه نخوردی و شیشه رو ازم گرفتی و توی حالتی که دراز کشیده بودی با شیشت بازی میکردی که یهو در شیشه باز شد و حدود 100 سی سی شیر همه ریخت روی صورتت دوتامون خیلی ترسیده بودیم ، فوری بلندت کردم که یه موقع خدانکرده شیرا نرفته باشه توی گلوت که خوشبختانه اینطور نشده بود اما صورت و مژه ها و موهات پر از شیر شده بود قیافت خیلی خنده دار شده بود زدم زیر خنده ، تو هم با من می خندیدی اون شب با هم خیلی خندیدیم فدات بشم خوردنی من
یه تشک برات انداختم و دور تا دورش رو بالشت چیدم تا کاملا ایمن باشه.خیلی دوست داری میری دستت رو میگیری به باشتا و بلند میشی و خودت رو یهو به عقب پرت میکنی و میندازی روی تشک،کیف می کنی و میخندی.قربونت بشم دیشب اینقدر این کارو تکرار کردی و خندیدی و مارو خندوندی تا بالاخره خسته شدی و خوابت برد .خدایا این لحظه های قشنگ رو ازمون نگیر .
راستی جمعه پارک ساعی رفته بودیم
توی صندلی ماشینت