17 ماهگی
سلام به قند عسلم
مهمترین اتفاق 17 ماهگیت این که : دیگه توی اتاق خودت تنها میخوابی خیلی دختر خوبی هستی و فعلا با این مسئله راحت کنار اومدی ،میدونی که 6 ماهه هم که بودی با نظر دکتر جدا کردیمت اما بخاطر دندون در اوردن خیلی شبها اذیت میکردی و دوباره دیپورت شدی به اتاق مامان و بابا.
البته شبها یکی 2 بار از خواب بیدار میشی و بالشتتو میگیری دستت و میای اتاق ما که میبرمت اتاقت و پیشت میخوابم تا خوابت ببره یا بهت شیر میدم و میخوابی . خلاصه که گل شدی
از دندونهات هم بگم که 20 دی دندون نیش راست پایین و 20 بهمن هم نیش راست بالا در اومدن (البته با تب)
مبارک مبارک
عاشق موبایل و تلفن صحبت کردن هستی .اگه در روز یه بار به خاله ناهید زنگ نزنی صبحت شب نمیشه. علاقه عجیبی هم به عکس داری اونم تو لپ تاپ و گوشی و تبلت و خودت هم باید عکسها رو جلو بزنی
قربون شیرین زبونی هات :
ازت می پرسیم:"شادن چند کیلویی؟ -شادن: ده
:"شادن ساعت چند خوابیدی؟ -شادن : ده
این کلمه ها رو هم میگی :بابا - مامان - دد - عکش (عکس ) - نانا (خاله ناهید ) - عیی (علی ) - دای (دایی ) - توتو (پرنده ها ) - جوجو (مرغ و خروس ) - نی نی - ماه :وقتی از خونه میریم بیرون همش به اسمون نگاه می کنی و میگی :ماه ماه ...
نقاشی کردن و خیلی دوست داری دیگه دفتر نقاشیت داره تموم میشه ( منظور از نقاشی همون خط خطیه خودمونه)
دیگه کم کم دارم بهت شیر پاستوریزه میدم که بازم علاقه ای به خوردنش تو بیداری نداری و باز همچنان باید توی خواب بهت بدم.البته عصرونه شیر و کیک میخوری اونم به عشق نی
اینم بگم که در کمال ناباوری کار انتقالی بابا داره درست میشه اما من یه کم دودل شدم حالا بعدا واست توضیح میدم