شادنشادن، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

شادن ، دردونهء خونه

شادن در کیش

1390/12/16 16:46
نویسنده : مامان
781 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و صد سلام  به شادن عزیزم

 من و بابا بالاخره بعد کلی کلانجار رفتن با خودمون که کجا بریم ونریم آخر تصمیم گرفتیم بریم کیش . اول قرار بود بریم دبی ، بعد شد مالزی، اما دیدیم 8-9 ساعت توی هواپیما بودن برا شما دختر گلم سخته ، دیگه این شد که ببریمت کیش تا هم آفتاب بخوری هم خودمون بعد یک سال دلی از عزا درآریم.(١١-١٣ اسفند )

وقتی برا اولین بار چشمت به دریا افتاد انگار فهمیدی یه چیز جدیده ، اصلا چشم از دریا بر نمیداشتی  هر چی صدات میکردیم عروسک تکون میدادیم  ، اصلا جواب نمیداد فقط خیره شده بودی به دریا.

                       

برا اولین بار بود که وقتی بیرون  میبردیمت روت باز بود و همه جا رو می تونستی ببینی اینقدر ذوق داشتی که اطرافو میبینی همش دست  و پا میزدی. قول میدم زمستون که تموم بشه همش ببرمت بیرون . چیزی تا بهار نمونده دخترم ، کمتر از 15 روز دیگه.

چون باد زیاد بود و دریا هم طوفانی بود، هم نشد زیاد کنار دریا عکس بگیریم ، هم نشد سوار کشتی بشیم.

               

خلاصه که خیلی خوش گذشت از چیزی که فکر می کردم کمتر اذیت کردی . مثل یه بچه خوب وقتی بیرون بودیم توی کالسکه خوابت میبرد ،اما  روز آخر توی هواپیما جبران کردی ، تا سوار شدیم زدی زیر گریهLeaf smiley 021 البته بد خواب شده بودی و هوا هم توی هواپیما گرم بود . همه یه راه حل پیشنهاد میدادن : یکی می گفت گوشش گرفته – مهماندار آب اورد بهت بدم اما هیچی فایده نداشت تا اینکه اینقدر گریه کردی تا بالاخره سر شونم خوابت برد :بمیرم الهی دوستت دارم عروسکم. 

                                                             

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان ملینا
20 اسفند 90 13:16
شادن جون همیشه در سیر و صفا .خوش به حالت خاله،ما هم دوست داریم بریم کیش ولی به خاطر ملینا می گیم هنوز نه خیلی دلم مسافرت می خواد.شادن جون دوستت دارم و می بوسمت مواظب خودت باشه فدات شم خاله. بهمون سر بزنید خوشحال می شیم.
عباسی
4 فروردین 91 21:59
سلام مادر سال نوبرشما وهمسر گرامی و شادن کوچولوی عزیز مبارک