فردا یعنی...
فردا یعنی: تموم شدن انتظار 9 ماهه یک مادر
دیدن روی گل دردونم
به اغوش کشیدن نفس زندگیم
بوسیدن ویوئیدن دخترعزیزم
حدودا 12 ساعت تا بدنیا اومدن دخترم باقی مونده . خدایا شکرت .
9 ماه پیش چقدر رسیدن به این موقع برام طولانی و دور و سخت به نظر میرسد اما الان که فکر میکنم چه زود گذشت.
فردا به صفحه دوم شناسنامه ام اسم یه عزیز دیگه اضافه میشه
اولیش که عشق همیشگیم مهدی جونم بود که 5/4 سال پیش اومد تو شناسنامم و البته مهمتر اومد توی قلبم .
دومیش حاصل عشق من و مهدی یعنی دختر عزیزمون که با اومدنش رنگ خاصی به زندگیمون خواهد داد.
تقریبا برای فردا اماده ام ولی از استرس دارم می میرم .مامان جون و خاله زری اومدن تهران تا تنها نباشم .خیلی حرفا داشتم باهات اما نمیدونم چی بنویسم فقط اینکه برا مامان دعا کن